دانشجوي عزيز سلام.
امتحانات چطور گذشت؟ حتماً از پاسكردن بعضي دروس خوشحاليد و شايد از افتادن دروسي ديگر ناراحت. ولي بدانيد كه معمولاً شكستها سكوي پرشي براي موفقيتهاي آينده هستند و فصل شكست بهترين زمان براي كاشتن بذر موفقيت است، بويژه براي شما كه سرشار از انرژي و اميد هستيد و سعي ميكنيد براي پيشبرد اهدافتان نگرش و استراتژي مناسبي داشته باشيد.
چون بعداز امتحانات، بازار« با دوستان بودن » مانند هواي تابستان گرم ميشود در اين پيام به بررسي بخشي از بحث«دوستيها» ميپردازيم و اميدواريم كه دانشجويان عزيز با مطالعه اين مطلب با ديد وسيعتري اوقات فراغت خود را با دوستان بگذرانند.
(دوستي و وابستگي افراطي درآن)
اغلب ما در دوران دانشجويي خود، دوستيهاي زيادي را تجربه ميكنيم. داشتن ارزشهاي مشترك، علايق مشترك و قابليت اعتماد و اطمينان ميتواند پيوندهاي محكمتري را در ميان ما ايجاد كند. غالباً در اين روابط سعي داريم كه وابسته نباشيم. ترجيح ميدهيم متكي به خود بوده و روي پاي خود بايستيم. اما جالب است بدانيم همانقدر كه وابستگي بيش از اندازه در روابط ما توليد اشكال ميكند، وابستگي بسيار كم نيز خوب نيست. در واقع«وابستگي سالم» يعني توانايي درهم آميختن صميميت و استقلال. بدين معني كه به ديگران تكيه كنيم و با اين حال اتكا به نفس داشته باشيم و بيآنكه احساس گناه كنيم، در وقت نياز، دست كمك به سوي ديگران دراز كنيم. اما گاه ميبينيم كه برقراري اين تعادل دشوار ميشود. يا به سمت استقلال بيش از حد ميرويم و از ديگران فاصله ميگيريم و يا با صميميت افراطي دچار وابستگي ميشويم.
نشانههاي دوستي با وابستگي بيش از اندازه:
* عدم امنيت خاطر: نشانههاي آن متعدد و متفاوت است. از نياز به تضمين و اطمينان خاطر خواستن تا تلفنهاي بيوقفه كه هدف معيني را دنبال نميكند. بايد بدانيم كه وابستگي بيش از اندازه با نبود اعتماد بهنفس و عزت نفس اندك همراه است.
*تملكجويي: وقتي عدم احساس اطمينان بهخاطر بخشي از يك رابطه باشد، تملكجويي و احساس مالكيتكردن مشاهده ميشود. شخص فاقد احساس امنيت خاطر، احساس ميكند كه شايسته توجه شما نيست. تملكجو سعي ميكند ديواري به دور شما بكشد تا ديگران به شما دسترسي نداشته باشند.
*تقليد: ممكن است براي شما هم اتفاق افتاده باشد. امروز لباس يا كفش جديد ميخريد و فردا ميبينيد كه يكي از دوستانتان دقيقاً همان لباس شما را خريده است. چنين تقليدي ميتواند ناشي از وابستگي بيش از اندازه باشد.
اگر چنين نشانههايي را در دوست خود مشاهده نموديد به او كمك كنيد كه به رفتارش مسلط شود و ريشه كمبود عزت نفس و اعتماد به نفس خود را پيدا نمايد. همچنين فضايي در محدوده روابط خود با او ايجاد كنيد و اگر بيش از اندازه به شما زنگ ميزند با لحني مهربان به او بگوييد كه گرفتار هستيد و نميتوانيد با او صحبت كنيد و بالاخره سعي كنيد او را به استقلال و فرديت سالم تشويق كنيد.
انواع دوستي - روانشناسان دوستي را به چهار گروه تقسيم ميكنند:
1 –دوستي مادام العمر: ممكن است به شدتِ روابط عاشقانه باشد. درچنين صورتي حد و مرزها زير پا گذاشته ميشود. بعضي از دوستان مادام العمر بهقدري در كنارهم راحت هستند كه به روابط ديگر خود بها نميدهند و ديگران را از شبكه اجتماعي خود دور ميكنند. به همين دليل بايد در دوستيهاي پايا و ادامهدار از وابستگي بيش از اندازه اجتناب كنيم.
2 –دوستيهاي كوتاهمدت: بعضي از دوستيها ممكن است چند هفته يا چند ماه بيشتر دوام پيدا نكند يعني دونفر به هم نزديك ميشوند و بعد در حاليكه دوستي ميخواهد ريشه بگيرد شرايط، آنها را از هم دور ميسازد مانند فارغ التحصيل شدن از دانشگاه، جابجايي شغلي و ....
3 –دوستيهاي ادواري: دوستيهايي هستند كه گهگاهي تجديد ميشوند و با تغيير شرايط دوباره از بين ميروند مانند سالي يكي دو بار با كسي در جلسهاي ملاقات داشته باشيد.
4 –دوستي با مضمون خاص: اغلب ما در زندگي خود با دوستيهايي با اين مضمون روبرو شدهايم براي مثال( درمحل كار، شركت در يك انجمن خاص و يا....).كه در نتيجه مجبور شدهايم با موضوع حدومرز روبرو گرديم كه آيا بايد اين شخص را در همان مضمون خاص حفظ كنيم يا او را به بخشهاي ديگر زندگي خود راه دهيم. در اينجا بايد به حدو مرزهاي دوستي خودمان مديريت داشته باشيم. وقتي فردي حد و مرزهاي ما را رعايت نميكند بهآساني قابل مشاهده است و در اين زمينه بايد حساسيتهاي خاص داشته باشيم.
پروانه كاطمي – كارشناس مركز مشاوره دانشگاه فردوسي