(مهارت مديريت زمان)
آيا شما هم به اين فكر ميكنيد كه كاش زمان بيشتري براي انجام كارهايتان داشتيد؟ آيا به اين فكر ميكنيد كه كاش ميتوانستيد وقت خود را به كارهاي مفيدتري اختصاص دهيد؟ آيا شماهم با كمبود وقت، شديد درگير هستيد؟
دانشمندان در كتب و مقالات خود تعاريف متعددي از مديريت زمان ارائه دادهاند. اما همه آنها بر اين نكته اساسي اتفاقنظر دارند كه زمان را نميشود تحت كنترل درآورد بلكه آنچه از مديريت زمان برميآيد اين است كه انسان بتواند از لحظهلحظهي زمان خود به خوبي و درست استفاده كند. مديريت زمان نوعي مديريت بر خويشتن است كه در آن سه اصل كلي نقش بازي ميكند:
الف- هدفگذاري
ب- فهرستبندي اولويتها
ج- رعايت اولويتها
الف- هدفگذاري: اولين قدم براي مديريت بر زمان، تعيين دقيق اهداف ميباشد و هنگام هدفگذاري بايد توجه داشت كه هدفها واقعي و قابل دستيابي باشند. هدفها ميتوانند بلندمدت، ميانمدت و كوتاهمدت باشند.
اهداف بلندمدت در يك دوره زماني طولاني مثلاً 5ساله قابل دستيابي هستند و از طرف ديگر تحقق آنها متضمن تحقق اهداف جزئيتري است مانند رسيدن به شغلهاي پزشكي يا مهندسي و يا.....
اهداف ميانمدت اهدافي هستند كه نسبت به اهداف بلندمدت در زمان كوتاهتري قابل دسترسي هستند ولي نياز به گذشت زماني مثلاً چند ماه يا يكي دوسال دارند مانند قبولي درآزمون المپياد شيمي ويا.....
اهداف كوتاهمدت عمدتاً به عنوان مقدمات و مراحل دستيابي به اهداف ميانمدت و بلندمدت محسوب ميشوند و ميتوانند زماني معادل چند ساعت تا چند هفته و حتي يكي دوماه را به خود اختصاص دهند مانند موفقيت در امتحانات پايان ترم يا ارئه كنفرانس و يا.....
ب- فهرستبندي اولويتها: دومين قدم در مديريت زمان تعيين فعاليتها و اقدامات براي دستيابي به اهداف تعيينشده و اولويتبندي آنها بر اساس تقدم زماني و ضرورت و اهميت هر كدام از آنها است مانند:
1-كارهاي اضطراري و با اهميت كه نيازمند اقدام فوري هستند و نتايج مهمي دارند مانند بحرانها و مشكلات شخصي و حرفهاي.
2-كارهايي كه فوري و اضطراري نيستند ولي مهم هستند و به هدفهاي زندگي مربوط ميشوند مانند يادگيري رانندگي و مكالمه زبان خارجي.
3- كارهايي كه شايد فوري و اضطراري باشند ولي مهم نيستند و ارتباطي به اهداف ما ندارند و ممكن است مانعي بر سر اهداف ما باشند مانند تلفني كه زنگ ميزند و يا دوستي كه به ما پيامك ميزند و يا...
4-كارهايي كه نه اضطراري هستند و نه مهم و باعث اتلاف وقت ميشوند مانند تماشاي بيش ازحد تلويزيون، وقتگذراني با دوستان و......
انسانهاي موفق هيچگاه اجازه نميدهند وقتشان صرف امور مربوط به كارهاي شماره3و4 شوديا وقت بسيار كمي را صرف اين امور ميكنند.
ج- رعايت اولويتها: شما ميتوانيد وقت خود را بين كارهايي كه در راستاي اهداف زندگي شما هستند تقسيم كنيد. براي اينكار ميتوانيد ساعاتي را كه در روز، هفته يا ماه در اختيار داريد تعيين كرده و ابتدا كارهاي مهم و فوري(شماره1) را در بهترين زمانهاي موجود انجام داده و سپس وقت مناسبي را براي كارهايي كه فوري نبوده ولي مهم هستند(شماره2) اختصاص دهيد.چنانچه وقتي باقي ماند به كارهاي شماره3و4 بدهيد و به كارهاي شماره4 يا زمان اختصاص ندهيد و يا از زمانهاي مازاد خود براي آنها استفاده كنيد.
چه كساني وقت شمارا سرقت ميكنند:
تلفكنندههاي زمان كه ميتوانند عامل مخل مديريت زمان باشند و مانع تمركز روي اهداف گردند و در نتيجه شما را از موفقيت دور سازند به شرح زير است:
* مكالمات تلفني غيرضروري يا بيش از اندازه
* صحبتهاي غيرضروري و بيش از حد با دوستان
* اعتياد به چتكردن با اينترنت ويا تماشاي تلويزيون بيش از اندازه.
* صرف وقت روي مطالعه منابع كماهميت و غير ضروري
* برنامه نادرست استراحت و خواب
* سستي و بيارادگي در تصميمگيري و اجراي آن
* عادت امروز و فردا كردن يا اهمالكاري
* ناتواني در نهگفتن به درخواستهاي نابجاي دوستان
راههاي ايجاد وقت:
مگر ميشود وقت راهم بهوجود آورد؟ خير. ولي ميتوان از زمان موجود بيشتر از حدمعمول و متعارف آن، استفاده كرد مانند روشهاي زير:
- زنده كردن وقتهاي مرده مثل مطالعه درصف اتوبوس يا نوبت پزشك.
- انجام بعضي كارها بهطور همزمان مانند گوش كردن به نوار آموزشي زبان در هنگام استراحت.
- تنظيم كردن وقت خواب و بيداري مثلاً خواب شبانه6تا7ساعت باشد.
- كنترل اوقات تفريح و نهگفتن به درخواستهاي نابهجا و غير مهم.
- به تعويق انداختن كارهاي غير ضروري مانند پاسخگويي به پيامكهاي ارسالي.
- بالا بردن سرعت مطالعه و انجام تكاليف مانند استفاده از مهارتهاي تندخواهي و تندنويسي.