دانشجوی عزیز سلام.
آیا میدانید ارتباط مؤثر و داشتن روابط سالم و مناسب مهارتی است که هرکسی از آن بهرهای دارد؟ و آیا میدانید که با داشتن ارتباط با دیگران میتوانیم از باورها و عقایدشان مطلع شویم و خود نیز باورها و افکارمان را به دیگران منتقل کنیم؟ به دلیل اهمیت داشتن ارتباط مؤثر، در این پیام به معرفی رفتارهای سمی که مانع ارتباط درست میشوند میپردازیم.
(آشنایی با رفتارهای سمی)
.مهارتهاي ارتباطي و برقراري ارتباط با اشخاص و گرو ههاي گوناگون نيازمند آموختن و بكارگيري برخي نكات و كنار گذاشتن برخي ويژگى ها است. مجموعة اين بايد و نبايدها كيفيت ارتباط را مشخص ميكند. برخي افراد به دليل نوع تربيت، ويژگيهاي شخصيتي و وسعت روابط اجتماعي و تجربههاي بيشتر، در برقراري ارتباط، موفقتر عمل ميكنند و بعضي ديگر به دلايل متعددي فاقد اين مهارتاند. به هرحال چون برقراري ارتباط مؤثر يك مهارت و در عين حال يك هنر است، قابل آموزش و يادگيري است. در اينجا سعي داريم چند رفتار سمي را كه مانع ارتباط است و به روابط اصيل و صميمانه آسيب ميزند، به شما معرفي كنيم. شما ميتوانيد با شناسايي رفتارهاي سمي در خودتان و حذف آنها، كيفيت ارتباطي خود را ارتقا بخشيد. اما اين رفتارهاي سمي كدامند؟
1 - شخصي كردن همه مسائل
افرادي كه اين رفتار سمي را دارند،همه صحبتهاو اتفاقات اطراف را شخصي ميكنند و با برداشت اشتباه از گفتههاي ديگران دچار سوءتفاهم ورفتارهاي تلخ و گزنده ميشوند.در واقع، گفتههاي ديگران را به خودشان ميگيرند و چنين ميپندارند كه همة گفتههاي ديگران دربارة آنهاست. اين افراد با ديد منفي و شك، گفتههاي ديگران را دنبال ميكنند و ازهر كلمه هزاران معنا و مسئله بيرون ميكشندكه البته همة اين معاني را متوجه خودشان ميدانند. گويي ديگران قصد دارند دائما از آنها انتقاد كنند. واقعيت اين است كه هميشه آدم ها قصد ندارند دوپهلو صحبت كنند و مارا بيازارند يا پيام پنهاني به قصد آزار ما داشته باشند. مسائل را شخصي نكنيم
2 - حسادت كردن
حسادت،ويژگيهاي خوب شمارا ميكشد، اجازه ندهيد با شما چنين كند. حسادت هنر شمارش داشتههاي ديگران به جاي داشتههاي خويش است. اين رفتار به هيچ وجه براي ارتباط مفيد نيست. سفر زندگي خود را نبايد با هيچكس مقايسه كرد،خودتان را با خودتان مقايسه كنيد. حداكثرتلاش خود را بكنيد، سپس پيشرفت خود را ارزيابي كنيد. خودتان را با ديروزتان مقايسه كنيد. اگر هم پيشرفتي نبود ببينيد مشكل كجا بوده است.بدين طريق هم درباره خودتان حس بهتري خواهيد داشت، هم به ديگران، و در نتيجه ارتباطات بهتري را شكل خواهيد داد
3 - هميشه در نقش قرباني ظاهر شدن
رفتار سمي ديگر اين است كه هميشه خود را قرباني ببينيم، براي خودمان دلسوزي كنيم، خود را محكوم به مشكلات ببينيم، و فردي فاقد كنترل و اراده به نظر برسيم. واقعيت اين است كه اگرچه ما دربعضي اتفاقات زندگي اختياري نداشتهايم، ولي دراداره كردن و مديريت كردن اين اتفاقات انتخا بگرهستيم. ميتوانيم انتخاب كنيم كه تسليم مشكلات شويم و با شكايت از زمين و زمان فردي پر از خشم و خسته كننده به نظر برسيم، يا انتخاب كنيم كه نوع ديگري عمل كنيم و اوضاع زندگي خود راآزادانه تغيير دهيم.وقتي از شكايت دست ميكشيم و احساس درماندگي را از خود دور ميكنيم، به وضوح احساس قدرت ميكنيم، البته اگر خودمان بخواهیم. طبيعتاً افراد قوي و تاثيرگذار در مقايسه باافراد ضعيف و درمانده حس بهتري به اطرافيان خود نيز القا ميكنند
4 - افكار منفي وسواسگونه
اين خيلي سخت است كه در اطراف كساني باشيم كه دائماً درباره مسائل و مشكلاتشان صحبت ميكنند، از اتفاقات تلخ گذشته سخن ميگويند ازبدشانسيها و اتفاقات تلخ امروزشان ميگويند، و ازناعادلانه بودن دنيا و مظلوم واقع شدن در زندگي داستا نهاي فاجعهآميز و دنباله داري دارند. اينهاعادت ندارند قسمتهاي مثبت زندگي را ببينندو درسهاي مثب از مسائل زندگي بگيرند.منفيگرايي و نشخوار فكري دائم با مسائل منفي دارند و جوري صحبت ميكنند كه گويي همه چيزبر ضد آنها رقم خورده است. چنين افرادي انرژي منفي از خود ساطع ميكنند و با اين كلمات ورفتارها، انرژي سايرين را نيز تقليل ميدهند
5 - چسبيدن به غم و رنج و اندوه و فقدان
يكي از سختترين در سهاي زندگي اين است كه بايد بتواني از مشكلاتي چون خشم، غم، سوگ، فقدان، جدايي، احساس گناه، نفرت و غيره گذركني و بالاخره آنها را رها كني. بدون شك تغيير، كارسختي است و ما تلاش ميكنيم كه تغيير نكنيم به همين دليل اين تلخيها را رها نميكنيم چون كارسختي است. اما رها كردن در واقع سالمترين راه پيش روست. چسبيدن به غم و اندوه و خشمهاي قديم و رها نكردن آنها، ويژگيهاي نامطلوبي را در ماايجاد ميكند و از همين رو از ديد ديگران شخصيتي ناشاد و گاهي حتي پيچيده و ناراحت به نظر ميرسيم و اين نگاه حتما در ارتباطات ما تاثير منفي دارد
6 - فقدان كنترل هيجا نها
ناتواني در مديريت هيجا نهاي خود يك رفتار سمي براي اطرافيان محسوب ميشود. افرادي كه كنترلي بر هيجانات خود ندارند با كوچكترين مسئلهاي ناگهان عصباني ميشوند يا گريه ميكنند وواكنشهاي هيجاني بسيار شديد دارند. اگر دچار چنين مشكلي هستيد حتماً بايد با كمك متخصص ريشه هاي دروني اين هيجا نهاي كنترل نشدني راپيدا كنيد، بهطور عميق روي آنها كار كنيد و قدرت و توانمندي خود را براي مديريت هيجان هاي خودافزايش دهيد.
7 - قضاو تهاي سطحي دربارة ديگران
هرگز فقط از روي ظاهر، دربارة ديگران قضاوت نكنيد، ظاهر ديگران لزوماً همة واقعيت نيست. افراد شايد خود را بهتر، شادتر، ثروتمندتر يا هر چيزي غير از آنچه هستند نشان دهند، گاهي افراد، در ظاهر بسيار قوي به نظر مى رسند، در حاليكه مشكلات و مسائل بزرگي دارند. قضاو تهاي سطحي دربارة ديگران باعث ميشود از درك عميق آنها فاصله بگيريم و به جاي كمك رساني و محبت، مقابلشان قرار بگيريم
8 - رفتار خشن و فقدان همدلي و شفقت
يكي از سميترين رفتارهاي ناشي از درك نكردن ديگران و همدلي نداشتن با آنان، نامهرباني وبيتوجهي به ديگران است. رفتارهاي خشن و تلخ كلامي و غيركلامي در حضور شخص، پشت سروي يا روي صفحات اينترنت، رفتارهاي گزنده وآسيب زنندهاي است كه روح و شخصيت افراد را لگدكوب ميكند.مهرباني را به قلب خود باز گردانيم. به اسم نقد سالم، به ديگران حمله نكنيم. آنها را درك كنيم و از زاوية ديد ديگران موقعيتها را بررسي كنيم. افرادي كه زبان تلخ و گزندهاي دارند، ديگران را از خودميرانند و دائم به روح ديگران خنجر ميزنند
9 - فريب دادن ديگران و سوء استفاده از آنان
فريب دادن، گول زدن ديگران و سوء استفاده ازآنان يك انتخاب است نه يك اشتباه قابل عذرخواهي. وقتي تصميم ميگيريد كسي را فريب دهيد و موفق هم میشويد، فكر نكنيد او احمق است يا فريبتان را خورده است، بلكه او بيش از آنچه سزاوارش بودهايد به شما اعتماد كرده است. باخودمان و ديگران صادق باشيم. صداقت پايه واساس هر موفقيتي است
10 - پنهان كردن خود واقعي
اگر هميشه خودتان را پشت نقاب پنهان كنيدديگران نميتوانند به شما نزديك شوند. اين رفتاريكي از موقعيتهاي سمي براي ارتباط است. فارغ ازسن، نژاد و جنسيت، آنچه باعث زيبايي شما ميشود،صداقت و شفافيت شماست. وقتي تظاهر به داشتن ويژگيهايي ميكنيد كه فاقد آنها هستيد، ديگران دير يا زود متوجه ميشوند و از شما دوري ميكنند.بنابراين اگر ويژگيهايي را كه به نمايش ميگذاريدواقعا دوست داريد آنها را كسب كنيد. در غيراينصورت حقيقت شما حتماً براي ديگران آشكارميشود و رهايتان خواهند كرد
11 - رقابتجويي و برتري طلبي دائم
افرادي كه هميشه درصدد برتري از ديگراناند و ميخواهند هميشه اول باشند، تحت هر شرايطي ازرقابت دست برندارند، همواره داراييهاي خود را به محك بزنند و هر پيشرفتي را فقط بر اساس دستاوردهاي بيروني و ظاهري بسنجند، از نظر ديگران افراد ناآرامي هستند كه آرامش و امنيت رابطه را مختل ميكنند.زندگي سفر است، فرايند است. الگويي كه امروز ميآموزيم بايد به ديگري آموزش دهيم. رشد وپيشرفت جريان كلي زندگي است كه ما بخشي ازآن هستيم نه همة آن. وقتي خود را محور همة پيشرفتها بپنداريم، در چشم ديگران خودمحور و متكبر ظاهر ميشويم، و طبيعتاً رابطه را به بنبست ميكشانيم
12 - كمال گرايي افراطي
افراد كمال گرا هميشه در طلب دوستي هاي كامل،شغل آرماني، منزل رويايي و رابطه عاشقانه آرماني هستند. به همين سبب به خودشان و اطرافيانشان سختگيرند. اين سختگيري ديگران را معذب ميكند و به تدريج از فرد كما ل گرا دورشان ميكند. چيزي كه امروز براي ما كمال است شايد فردا اینچنين نباشد. پس نگاه خود رااز مطلقگرايي به نسبي نگري تغيير دهيم بدينطريق هم خودمان و هم ديگران در ارتباط، احساس بهتري خواهيم داشت
تمرين:
شما از كدام يك از رفتارهاي سمي گفته شده استفاده كردهايد؟
تصميمتان چيست؟ آيا ميخواهيد آنها را كنار بگذاريد؟ چگونه اين تغيير را آغاز خواهيد كرد؟
برگرفته از نشریه مشترک دفتر مشاوره و سلامت وزارت علوم و دانشگاه تهران شماره 151